در سال 1901 ميلادي, كارل لاند اشتاينر, ايمونولوژيست آلماني براي نخستين بار وجود آنتي ژنهايگروه خوني را بر روي گلبولهاي قرمز و نيز آنتي باديهايي بر عليه همان آنتي ژن ها را در سرم انسان ثابت كرد. وي دريافت كه سرم برخي افراد قادر به آگلوتينه كردن گلبول هاي قرمز برخي ديگر از افراد هستند. اما بر روي گلبولهاي قرمز همه ي افراد موثر نيستند. او در تجزيه و تحليل نتايج فهميد كه ميتوان افراد را از نظر گروههاي خوني به گروههاي A,B,AB و O تقسيم كرد.اما داستان رژيمهاي غذايي مختص گروه خوني اين چنين است:طبق اين ادعا, گروه خوني O اولين نوع گروه خوني بود كه شناخته شد. در واقع ميشود گفت ما درباره ي اجداد شكارچي مان صحبت ميكنيم! يعني 50000 سال قبل از ميلاد! با اين وجود دكتر آدامو معتقد است كه چون نياكان ما كه گروه خوني O داشته اند با رژيم غذايي پرپروتئين و بر پايه ي گوشت زندگي كرده و بقا داشته اند, لذا افراد داراي اين گروه خوني هم بايد همين روند رژيمي را در پيش بگيرند.
سپس گروه خوني A پا به عرصه ي وجود گذاشت! حدود 15000 سال قبل از ميلاد. تا اين زمان, اجداد شكارچي ما به سمت كشاورزي روي آورده بودند و جوامع مزرعه بنيان را تشكيل داده بودند. شكل گيري و پيدايش گروه خوني A در اين زمان به آن معناست كه نياكان ما به خوبي با رژيم غذايي گياهخواري زندگي شان را سپري ميكردند. دكتر آدامو توصيه ميكند كه گروههاي خوني A بايد امروزه يك رژيم گياهخواري را در پيش بگيرند.فرض بر اين است كه گروه خوني B حدود 10000 سال قبل از ميلاد به لطف نياكان عشاير و چادرنشين ما شكل گرفته است! آنها مزارع را ترك كردند و شروع به گشتن در سرزمينها و كوچ كردن از سرزميني به سرزمين ديگر كردند و به دنبال آنها تئوري دكتر آدامو هم حركت كرد! لذا گروه خوني B امروزه ميتواند انواع متنوعي از رژيم هاي غذايي شامل اغلب غذاها مثل گوشت, لبنيات, سبزيجات, غلات و دانه ها را مصرف كند.
و سرانجام گروه خوني AB از راه رسيد! كه حدود يك هزارسال پيش شكل گرفت. دكتر آدامو فكر ميكند اين نوع گروه خوني به نياكان ما كمك كرد تا به سمت زندگي مدرن حركت كنند و اين به آن معني است كه مردم با گروه خوني AB ميتواند تركيبي از غذاهاي مناسب براي هر دو گروه خوني A و B را مصرف كنند. لذا ميتوان گفت طبق اين نظريه, براي هر گروه خوني مجموعه اي از غذاهاي مفيد و ممنوعه وجود دارد.كارشناسان پزشكي در سراسر جهان اتفاق نظر دارند كه اين تئوري غيرمنطقي است و معتقدند كه مطلقا هيچ ارتباطي بين گروه خوني ما و رژيم غذايي كه مصرف ميكنيم وجود ندارد. از طرفي نگراني هايي وجود دارد كه رژيم توصيه شده براي گروههاي خونيO و A بطور قابل ملاحظه اي محدود است و گروههاي غذايي اصلي را در خود ندارد. در مدت زمان طولاني اين امر ميتواند منجر به دريافت ناقص مواد مغذي مورد نياز براي سلامتي شود. به عنوان مثال حذف لبنيات منجر به دريافت ناكافي كلسيم ميشود كه نهايتا شما را در معرض خطر ابتلا به استئوپروز قرار ميدهد. يا اجتناب از مصرف گوشت كه ميتواند منجر به دريافت پايين آهن و ابتلا به كم خوني شود.
بر خلاف ادعاي طرفداران اين نوع رژيمها در گروه خوني ، ژن O قبل از ژن A و B تشكيل نشده است. بلكه شواهد حاكي از آن است كه ژنA اولين ژن شكل گرفته در گروههاي خوني است و اگرچه بنظر ميرسد كه فراواني گروه خوني O در جمعيتها بيشتر است, ولي هيچ شاهدي مبني بر اينكه اين گروه خوني, گروه خوني اولين نياكان بشر بوده است, وجود ندارد.در واقع ميتوان گفت كه نكات مثبت زيادي در مورد اين رژيم ها وجود ندارد و پايه و اساس اين رژيمها بيشتر تخيلات علمي است تا واقعيتهاي علمي. مثلا تصور كنيد در خانوادهاي كه هر فرد گروه خوني متفاوتي دارد بايد انواع رژيمهاي غذايي مختلف رعايت شود!تبعيت از اين رژيم ها يا استفاده از آنها براي كاهش وزن در طولاني مدت ميتواند سلامت شما را تهديد كند. با اين همه اگر باز هم شما مصمم به رعايت چنين رژيمهايي هستيد, بهترين كار اين است كه تنها براي مدت كوتاهي آنها را در پيش بگيريد. مثلا يك هفته و يا كمتر, و از آن به عنوان ضربه ي شروع براي رعايت يك رژيم سالم و طولاني مدت كاهش وزن استفاده كنيد.
در سال 1901 ميلادي, كارل لاند اشتاينر, ايمونولوژيست آلماني براي نخستين بار وجود آنتي ژنهايگروه خوني را بر روي گلبولهاي قرمز و نيز آنتي باديهايي بر عليه همان آنتي ژن ها را در سرم انسان ثابت كرد. وي دريافت كه سرم برخي افراد قادر به آگلوتينه كردن گلبول هاي قرمز برخي ديگر از افراد هستند. اما بر روي گلبولهاي قرمز همه ي افراد موثر نيستند. او در تجزيه و تحليل نتايج فهميد كه ميتوان افراد را از نظر گروههاي خوني به گروههاي A,B,AB و O تقسيم كرد.اما داستان رژيمهاي غذايي مختص گروه خوني اين چنين است:طبق اين ادعا, گروه خوني O اولين نوع گروه خوني بود كه شناخته شد. در واقع ميشود گفت ما درباره ي اجداد شكارچي مان صحبت ميكنيم! يعني 50000 سال قبل از ميلاد! با اين وجود دكتر آدامو معتقد است كه چون نياكان ما كه گروه خوني O داشته اند با رژيم غذايي پرپروتئين و بر پايه ي گوشت زندگي كرده و بقا داشته اند, لذا افراد داراي اين گروه خوني هم بايد همين روند رژيمي را در پيش بگيرند.
سپس گروه خوني A پا به عرصه ي وجود گذاشت! حدود 15000 سال قبل از ميلاد. تا اين زمان, اجداد شكارچي ما به سمت كشاورزي روي آورده بودند و جوامع مزرعه بنيان را تشكيل داده بودند. شكل گيري و پيدايش گروه خوني A در اين زمان به آن معناست كه نياكان ما به خوبي با رژيم غذايي گياهخواري زندگي شان را سپري ميكردند. دكتر آدامو توصيه ميكند كه گروههاي خوني A بايد امروزه يك رژيم گياهخواري را در پيش بگيرند.فرض بر اين است كه گروه خوني B حدود 10000 سال قبل از ميلاد به لطف نياكان عشاير و چادرنشين ما شكل گرفته است! آنها مزارع را ترك كردند و شروع به گشتن در سرزمينها و كوچ كردن از سرزميني به سرزمين ديگر كردند و به دنبال آنها تئوري دكتر آدامو هم حركت كرد! لذا گروه خوني B امروزه ميتواند انواع متنوعي از رژيم هاي غذايي شامل اغلب غذاها مثل گوشت, لبنيات, سبزيجات, غلات و دانه ها را مصرف كند.
و سرانجام گروه خوني AB از راه رسيد! كه حدود يك هزارسال پيش شكل گرفت. دكتر آدامو فكر ميكند اين نوع گروه خوني به نياكان ما كمك كرد تا به سمت زندگي مدرن حركت كنند و اين به آن معني است كه مردم با گروه خوني AB ميتواند تركيبي از غذاهاي مناسب براي هر دو گروه خوني A و B را مصرف كنند. لذا ميتوان گفت طبق اين نظريه, براي هر گروه خوني مجموعه اي از غذاهاي مفيد و ممنوعه وجود دارد.كارشناسان پزشكي در سراسر جهان اتفاق نظر دارند كه اين تئوري غيرمنطقي است و معتقدند كه مطلقا هيچ ارتباطي بين گروه خوني ما و رژيم غذايي كه مصرف ميكنيم وجود ندارد. از طرفي نگراني هايي وجود دارد كه رژيم توصيه شده براي گروههاي خونيO و A بطور قابل ملاحظه اي محدود است و گروههاي غذايي اصلي را در خود ندارد. در مدت زمان طولاني اين امر ميتواند منجر به دريافت ناقص مواد مغذي مورد نياز براي سلامتي شود. به عنوان مثال حذف لبنيات منجر به دريافت ناكافي كلسيم ميشود كه نهايتا شما را در معرض خطر ابتلا به استئوپروز قرار ميدهد. يا اجتناب از مصرف گوشت كه ميتواند منجر به دريافت پايين آهن و ابتلا به كم خوني شود.
بر خلاف ادعاي طرفداران اين نوع رژيمها در گروه خوني ، ژن O قبل از ژن A و B تشكيل نشده است. بلكه شواهد حاكي از آن است كه ژنA اولين ژن شكل گرفته در گروههاي خوني است و اگرچه بنظر ميرسد كه فراواني گروه خوني O در جمعيتها بيشتر است, ولي هيچ شاهدي مبني بر اينكه اين گروه خوني, گروه خوني اولين نياكان بشر بوده است, وجود ندارد.در واقع ميتوان گفت كه نكات مثبت زيادي در مورد اين رژيم ها وجود ندارد و پايه و اساس اين رژيمها بيشتر تخيلات علمي است تا واقعيتهاي علمي. مثلا تصور كنيد در خانوادهاي كه هر فرد گروه خوني متفاوتي دارد بايد انواع رژيمهاي غذايي مختلف رعايت شود!تبعيت از اين رژيم ها يا استفاده از آنها براي كاهش وزن در طولاني مدت ميتواند سلامت شما را تهديد كند. با اين همه اگر باز هم شما مصمم به رعايت چنين رژيمهايي هستيد, بهترين كار اين است كه تنها براي مدت كوتاهي آنها را در پيش بگيريد. مثلا يك هفته و يا كمتر, و از آن به عنوان ضربه ي شروع براي رعايت يك رژيم سالم و طولاني مدت كاهش وزن استفاده كنيد.